تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم
کسی به فکر شما نیست راست می گویم
دعا برای تو بازیست راست می گویم
اگرچه شهر برای شما چراغان است
برای کشتن تو نیزه هم فراوان است
من از سرودن شعر ظهور می ترسم
دوباره بیعت و بعدش عبور می ترسم
من از سیاهی شب های تار می گویم
من از خزان شدن این بهار می گویم
درون سینه ما عشق یخ زده آقا
تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا
کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست
برای آمدن این جمعه هم مهیّا نیست
جناب عبد العظیم حسنی از امام محمد تقی سلام الله علیهما نقل میکند که فرمودند:
پدرم از پدرانش از امیرالمومنین علیه السلام نقل کردند که میفرماید روزی با فاطمه سلام الله علیها بحضور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسیدیم و آن حضرت را گریان دیدیم.
گفتم پدرم و مادرم فدای جان شما چه چیز شما را گریان کرده است؟
فرمودند یا علی شبی که مرا به آسمان بردند چند نفر از زنان امّتم را در عذاب شدید دیدم که گریه ام برای ایشان است،
1- زنی را دیدم که از موهایش آویخته بود و مغزش در سرش می جوشید
2- زنی را دیدم که از زبانش آویخته بود و آب جوشان در حلقش می ریختند
3- زنی را دیدم که از پستانهایش آویخته بودند
4- زنی را دیدم که گوشت بدن خود را میخورد و آتش در زیرش شعله ور بود
5- زنی را دیدم که پاهایش به دستهایش بسته بود و مارها و عقربها او را می گزیدند
6- زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوت آتشین بود و مغزش از بینی بیرون می ریخت و بدنش از ترکها پاره پاره بود
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جواب دادند:
1- زنی که از موهایش آویخته شده بود موهای خود را از نامحرم نمی پوشاند
2- زنی که از زبانش آویخته شده بود شوهرش را آزار می داد
3- زنی که از پستانهایش آویخته شده بود شوهرش را تمکین نمی داد
4- زنی که گوشت بدنش را می خورد برای نا محرم زینت و آرایش می کرد
5-زنی که از پاهایش آویخته بود بدون اذن شوهر از خانه بیرون می رفت
6- زنی که دستهایش را به پاهایش بسته بودند غسل جنابت نمی کرد و نماز را سبک می شمرد
7- زنی که کور و کر و لال بود فرزندی از زنا به عمل آورده بود به شوهر منسوب کرده بود
8- زنی که گوشت بدنش را می بریدند خود را به نا محرم نشان می داد تا به او میل و رغبت کنند
9- زنی که صورت و بدنش را می سوزانیدند بین زن و مرد قوّادی می کرد. (زن و مرد را برای ارتباط نا مشروع به هم معرفی و آشنا می کرد)
10- زنی که سرش خوک و بدنش خر بود سخن چین و دروغگو بود
11- و زنی که به صورت سگ بود و از دبرش آتش می ریختند و از دهانش بیرون می آمد زن خواننده بود
سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم افزودند وای به حال زنی که شوهرش را به خشم آورد و خوشا به حال زنی که در غیر معصیت شوهرش را راضی کند.
(حیات القلوب جلد 2 ص 181)
چی میشه سینه زنون تو کربلا گریه کنیم
توی هر گذر به یاد بچه هات گریه کنیم
.
.
بخونیم در تب تاب به یاد طفل رباب
وای وای
به کربلا آب روان قیمت جان شد
گلوی اصغر هدف تیر و کمان شد
دانلود : دلم اسیر و مبتلاته قبله من ایون طلاته
محرم نزدیکه / انشاالله این محرم در جوار امام مهدی (عج) عزاداری کنیم صلوات ......
http://mindpower.blogfa.com/post/195
دارند
می برند
سرش را
نیم نگاهش به
آسمان است
"خدایا
راضی هستی
از حسین...؟"